وین عـمـر به خـوشدلی گـذارم یا نه پر کـن قـدح باده که معـلـومـم نیست کاین دم که فـرو بـَرم برآرم یا نه ........................................................................................................
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من وین حرف معما نه تو خوانی و نه من هست از پس پرده گفتگوی من و تو چون پرده درافتد نه تو مانی و نه من
افسوس که نامه جوانی طی شد
و آن تازه بهار زندگانی دی شد
وآن مرغ طرب که نام او بود شباب
فریاد ندانم کی آمدوکی شد خیام
پانزدهمین نشست انجمن اهل قلم شهرستان لنده روز سه شنبه به تاریخ 1394/2/29ساعت 17/30دقیقه عصر در اداره ارشاد اسلامی واقع درمنازل سازمانی جنب بنیاد شهید برگزار می گردد.مقدم همه عزیزان را گرامی می داریم.
موضوع:خیام شناسی وشاهنامه خوانی
روز بزرگداشت حکیم عمر خیام
28 اردیبهشت ماه بزرگداشت حکیم عمر خیام ,همه ساله چنین روزی به عنوان روز بزرگداشت حکیم عمر خیام گرامی داشته می شود .
ابوالفتح الدین عمر بن ابراهیم نیشابوری مشهور به خیام از برجسته ترین حکما و ریاضی دانان جهان اسلام در سال ۳۲۹ ه.ق در نیشابور دیده به جهان گشود.
حکیم عمر خیام وی پس از طی تحصیلات در حوزه ای مختلف در رشته ریاضیات و نجوم تبحر خاصی یافت و در این حوزه شیوه های خاصی را در حل مسایل مختلف ابداع کرد . حکیم عمر خیام به دلیل تبحر و دانش عظیمی که در این دو علم بدست آورده بود ، ملکشاه سلجوقی او را به سوی در بار فراخواند و وی را در صدر نشاند .
خیام در نزد ملکشاه دست به انجام کارهای علمی بسیاری زد که از میان آنها می توان به نگارش تقویم جلالی اشاره کرد.
حکیم عمر خیام بنا به در خواست ملکشاه رصدخانه ملکشاهی را ساخت و در صدد اصلاح تقویم موجود بر آمد . تقویم جلالی او که امروزه در میان ایرانیان رواج دارد از چنان اعتباری بر خوردار است که تا کنون کمتر به آن ایراد وارد شده است.
حکیم عمر خیام تنها به این امر مبادرت نورزید و از خود آثار گرانسنگی در حوزه های مختلف علمی به جای نهاده است که از میان آنها می توان به رساله فی شرح ما اشکال من مصادرات اقلیدس ، رساله فی ابراهین علی المسائل الجبر و المقابله ، میزان الحکم رساله الکون و التکلیف ، الجواب عم ثلاث مسائل اضیاء العقلی ، رساله فی الوجود ، رساله فی کلیه الوجود ، نوروزنامه و کتاب الزیج المکشاهی اشاره کرد .
حکیم عمر خیام را امروزه بیشتر به دلیل اشعارش می شناسند . این دانشمند بر جسته جهان اسلام در سال ۵۱۷ ه.ق چشم از جهان فرو بست .
آن شب ، شب بیست و هفتم رجب بود . محمد غرق در اندیشه بود که ناگهان صدایی گیرا
و گرم درغار پیچید : بخوان! بخوان به نام پروردگارت که بیافرید ، آدمی را از لخته خونی
، بخوان که پروردگار تو ارجمندترین است ، همو که با قلم آموخت ، و به آدمی آنچه را
حکیم بزرگ فردوسی نماد عظمت و بلندی نام ایران و ایرانی در جهان است و بی گمان نام پرآوازه این مرد بزرگ نه تنها باعث سربلندی ایران و ایرانی بلکه سبب افتخار جامعه بشری است و ما مفتخر به این هستیم که این مرد بزرگ از دامان تمدن ایرانی بالیده است.ایشان با نوشتن اثربزرگی چون شاهنامه در آن شرایط سخت تاریخی برای تمدن ایرانی بسیار بیشتر از آنچه که باید ، دین خود را نسبت به نسل های آینده ایران زمین ادا کرد به حق که شاهنامه نه تنها یک کتاب شعر و ادب بلکه یک کتاب سرشار از حکمت و خرد است و اشعار نغز و زیبای حکیم توس در تصویر کردن آنچه که مربوط به اسطوره های باستانی ایران زمین است ، یکی از بی بدیل ترین کتاب های حماسی جهان را آفریده که بی گمان نه پیش از فردوسی و نه پس از او کسی را یارای آفرینندگی اثری به این عظمت و بزرگی نیست. و اینک وظیفه مااست که ازین میراث گرانقدربه خوبی نگاهبانی ونگهداری نماییم است.
حکیم ابولقاسم فردوسی
خوشا مرز ایران عنبر نسیم که خاکش گرامی تر از زرَ و سیم
جایگاه معلم در نظام آموزشی الهی :
از نظر پروردگار عالم، کار معلم کار خداست و نقش او در جامعه نقش پیامبر اکرم (ص) است، نقش همه ی انبیاء و اوصیاء است. اولین سوره ای که بر پیغمبر اکرم (ص) نازل شده است، سوره ی علق است، آیاتی که در همان وهله ی اول بر پیامبر نازل شد و در این آیات پروردگار عالم خود را یک معلم قلمداد میکند، میفرمــاید، پروردگـارت اکرم است، برای اینکه معلم است؛ و در سور ی جمعه میفرماید که هدف از بعثت رسول اکرم (ص)، هدف از آمدن قرآن، همانا « آموزش و پرورش » است. پیغمبر با معجزه و قرآن برای آموزش و پرورش آمده است. یعنی بعثت. هدف قرآن یکی تهذیب نفس (تربیت) و دیگری بالا بردن سطح معلومات (تعلیم) انسان است.
از اینها گذشته، قرآن درجه ای به معلم داده است که اگر شبانه روز به آن افتخار کند، باز هم کم است؛ آنجا که میفرماید:
« من اجل ذلک کتبنا علی بنی اسرائیل انه من قتل نفساً بغیر نفس او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعاً و من احیاها فکانما احیاالناس جمیعاً و . . . » (مائده : 32)
بنا به تفسیری که امام صادق (ع) از این آیه ی شریفه کرده اند، اگر کسی بتواند یک نفر را بسازد و یک باسواد متعهد تحویل جامعه بدهد، مثل این است که جهان را زنده کرده است. ایشان میفرمایند، قوام دنیا به چهار چیز است: اول به عالمی است که ناطق و عمل کننده به علمش باشد، دوم به جاهلی که تکبر نکند از تحصیل علم و دنبال تحصیل علم برود، سوم به ثروتمندی است که بخل نکند از بذل واجبات مالش در راه خدا به فقرا و صرف در اهداف عام المنفعه، چهارم به فقیری است که نفروشد دین خود را به دنیا، پس اگر عمل نکند عالم ناطق (معلم) به عملش و تکبر کند جاهل از طلب علم و بخل بورزد غنی و مالدار از بذل زیادی اموال خود در راه خدا و بفروشد فقیر دینش را به دنیا, بازگشت میکند دنیا به سوی قهقرا و توحش. در این گفتار گران بها معلم در صدر قرار گرفته و جایگاه او در پایداری دنیا بیان شده است. (مظاهری، 1371)
جایگاه معلم از دیدگاه بعضی از علمای تعلیم و تربیت جهان :
در بیان جایگاه و پایگاه معلم افلاطون گوید:
« ای گروه معلمین، وصایا و سفارشهای مرا درک کنید. برای شاگردان هم چون آئینهای روشن باشید و آنها را از هر گونه زشتیها و تمایلات نکوهیده و اشتباهات بازدارید ».
فروبل میگوید:
« رشد و تکامل کودک در هر مرحله بستگی دارد به رشد و تکامل مرحله ی پیش و وظیفه معلم آن است که در هر مرحله لوازم و وسایل رشد و تکامل او را فراهم سازد ».
کمینوس عقیده دارد:
« معلم فردی است که افراد را برای زندگی آماده میکند و هدف او این است که فرد دارای دانش، اخلاق و دین باشد ».
راجرز از صاحب نظران مشاوره میگوید:
«برای اینکه معلم بتواند در کمک و راهنمایی به شاگردان خود مؤثر و موفق باشد، باید افراد را به عنوان یک انسان قبول داشته باشد و برای آنان ارزش قائل شود و آنها را درک کند و در موقع مشکلات با آنها همدلی کند» . (صافی، 1376)
جایگاه معلم از دیدگاه بعضی از علمای تعلیم و تربیت مسلمان :
ابن سینا معتقد است: « زمانی که کودک شش ساله شد، پدرش باید او را مکتب فرستد و تا چهارده سالگی به تحصیل گمارد. آموزگار او باید با دین و درستکار و خردمند و منصف و پاکیزه و موقر باشد. راه معاشرت را بداند، به روش تعلیم و تربیت اطفال و تهذیب اخلاق آنها آشنا باشد. معلم باید به هنگام آموختن، روحیهی معتدل داشته باشد و... »
امام محمد غزالی تأکید میکند که :
« شاگرد باید استاد را عزیزتر از پدر بداند، زیرا پدر سبب زندگانی فانی است و استاد سبب زندگانی باقی » . خواجه نصیرالدین طوسی معتقد است:
« معلم باید عاقل و دیندار و شیرین سخن و نظیف و واقف بر تربیت اطفال و با وقار و با هیبت و با مروت باشد».
سعدی در گلستان تأکید میکند که:
« معلم گاه سختگیری باید بکند و گاه ارفاق، و هیچگاه اعتدال را از دست ندهد. (صافی، 1376)
جامی نیز میگوید
ادامه مطلب ...به چشم دل بنگریم
دریک مجلس میهمانی
… پیرمردی از جایش بر خاست تا به بیرون برود ؛ اما وقتی بلند شد عصای خویش را برعکس بر زمین نهاد و چون دسته عصا بر زمین بود تعادل کامل نداشت ؛ دیگران فکر کردند که او چون پیر شده است دیگر حواس خویش را از دست داده و متوجه احوال خود نیست؛ و به همین خاطر صاحب خانه با حالتی که خالی از تمسخر نبود به وی گفت:چرا عصایت را برعکس گرفتی؟!! پیرمرد آرام و متین پاسخ داد: انتهایش خاکی است ، می خواهم فرش خانه تان خاکی نشود … " مواظب قضاوت هایمان باشیم /